ناشناس ( تحصیلات : فوق دیپلم ، 21 ساله )

سلام. من ۶سال با یه پسر دوست بودم، پسر خوبی بود بهش اعتماد داشتم. بعد از ۶سال اخلاقش عوض شد و همه ش میگفت به آینده امیدی نداره. نمیدونه میتونه من رو خوشبخت کنه یا نه و اصلا حالش خوب نیست، یه هفته همین...


مشاور (خانم قربانی)

سلام و درود بر شما همراه گرامی سایت راسخون
در اوج نوجوانی درگیر رابطه ای شده اید و ان را پایدار فرض کردید. با توجه به روحیات زنانه تان نهایت وفاداری را هم از خود نشان داده اید، زمانی که دوست پسرتان قصد پایان دادن به رابطه را اعلام کرد نتوانستید ان را بپذیرید و برای جبران مقابله به مثل کردید تا درد سختی را که متحمل شده اید را به او بچشانید اما او در کمال ناباوری تان شما را رها کرد.
دوست عزیز، حال شما را درک میکنم رابطه ای که 6سال برایش خون دل خورده اید به یکباره هیچ شد. در حال سرزنش کردن خود هستید و میخواهید بدانید که ایا مقابله به مثل کردن شما اشتباه بود یا نه؟ در پاسخ باید بگویم در این باره هیچ نظری ندارم اما میدانم دل بستن شما به یک رابطه بدون چارچوب از همان 6سال پیش اشتباه بود. اشتباه دیگرتان این بود که زمانی که او شما را نخواست و طرد کرد، به زور تلاش کردید که موقعیت خود را حفظ کنید. اشتباه انجا بود که در هر دو حالت بدون هیچ تعهدی، قدر و منزلت خود را فراموش کردید. میدانم در شرایط کنونی که هاج و واج مانده اید، خواندن و شنیدن این مطالب اسان نیست، اما مسئله این است که باید خود را دوست بدارید و برای نجات خود کاری بکنید. بهترین کار هم فراموش کردن فردی ست که از ابتدا هم از شما چیزی جز رفع هوس ها و امیال خود نداشت. اندکی سوگواری طبیعی ست در ادامه سعی کنید واقعیت را بپذیرید و تمامی نام و نشان او را معدوم کنید. شماره تماسها ، یادگاریها و هر انچه خاطر او را در ذهن شما زنده میکند، از بین ببرید و با سرگرم کردن خود به امور مورد علاقه، به شرایط عادی باز گردید.
در پناه حق و عاقبت بخیر باشید.